من و عشقم سلام این وبلاگ رو تقدیم میکنم به عشقم که با تمام وجود دوستش دارم و هدیه ای از طرف خدا برای خودم میدونمش.
من وهمسری یه ازدواج کاملا سنتی داشتیم
در شهریور سال 1390 دقیقا یک روز بعد از روز قدس اومدن خواستگاری بعد به دلایل مفصلی 29 اسفند 90 تو حرم عقد کردیم فرداشم جشن عقدمون بود و 12 شهریور 91 عروسیمون بود
ایشاالله هر کس به هرکی که مصلحتشه برسه
از خدا به خاطر این نعمت بزرگش که بهم عطا کرده ممنون و سپاسگذارم
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آخرین مطالب نویسندگان
آمار وبلاگ
پنج شنبه 91 مرداد 5 :: 6:4 عصر :: نویسنده : همسر یه سید مهربون
امروز باز هم برای هزارمین بار سید جونم منو شرمنده ی خودش کرد بازم من سر یه چیز الکی اوقات دوتامونو تلخ کردم ولی بازم سید عزیزم با خوبی و مهربونیهاش منو شرمنده خودش کرد خیلی خوبی سیدم قول میدم دیگه اذیتت نکنم قول میدم دیگه الکی اوقات تلخی نکنم آخه چیکار کنم تو این شهر تنها دور از خونوادم من جز سیدم کسی رو اینجا ندارم یه لحظه که پیشم نباشه همش سردرگم و پریشونم ولی دیگه قول میدم از این به بعد یه خانم خووب خونه و یه همسر خوب برای سیدم باشم دوستت دارم سیدم! موضوع مطلب : |
||